نوشته شده توسط سروش نوید در چهارشنبه, 01 مهر 1394 ساعت 7:53 ب.ظ


منتشر شده در خبرگزاری کرمانشاه دیلی (اسلام آباد تایمز) به آدرس : 





«سلام» نام پروردگار من است که بهشت را آفرید …

 بررسی خبر ایجاد نظام معلمی

کرمانشاه دیلی:  یک روز که دور میدان معلم –به قول کرمانشاهی ها ، سه راه مسکن- ایستاه بودم و به نیت رفتن به دانشگاه رازی قصد سوار شدن به یک تاکسی زرد رنگ را داشتم ، ناگهان راننده یک مسافرکش شخصی دستم را گرفت و ضمن به کار بردن ادبیات غیر مؤدبانه ای به راننده تاکسی گفت : “این مسافر حق من است و من ساعتهاست که اینجا به نوبت ایستاده ام” و خب بقیه اش هم نثار کردن یک سری الفاظ غیر عاشقانه (!) قابل پیشبینی بود . در نهایت من ترجیح دادم سوار تاکسی زرد رنگ رسمی شوم تا آن سواری شخصی که به قول خودش یک ساعت به نوبت ایستاده بود .

در راه که با راننده تاکسی مشغول صحبت شدم ، از این که هنوز هم شهروندان سوار مسافربرهای شخصی می شوند گله داشت و البته حق را هم به او دادم ؛ چرا که او رسماً حق جابجایی را داشت نه مسافربر شخصی .

چند روز پیش هم دور میدان امام خمینی اسلام آباد غرب ، متوجه یک پارچه نوشت شدم که در آن از رتبه های زیر سه هزار دعوت به همکاری با شرایط مالی برای مشاوره داوطلبان کنکور شده بود ؛ راستش را که بخواهید از دیدن این پارچه شگفت زده شدم!

نمی دانم چه حکمتیست که جز چند شغل خاص در جامعه ما ، همه تمایل دارند تا در کفش دیگران پا بگذارند . به عنوان مثال مسافربرهای شخصی مسافر سوار می کنند ، غیر مشاورها مشاوره می دهند ، دست فروش ها روی بساطشان مغازه داری می کنند ، دندانسازان دندانپزشکی می کنند و قس علی هذا ! معلوم هم ینست که این روند تا کی جریان خواهد داشت و اصولاً تا عزم برخورد جدی با آن وجود نداشته باشد این مسئله لاینحل باقی می ماند یا خیر !

در این بین ، برای تاکسی ها صنف تاکسی داران وجود دارد ، برای پزشکان نظام پزشکی و برای روانسناسان هم نظام روانشناسی و در این بین هم برای معلمان هیچ نظامی وجودد ندارد .

همه اینها گفته شد تا به این نقطه برسیم : نظام معلمی کجاست ؟!

الآن آموزش و پروش افزون بر هزاران کار ریز و درشت خویش شخصاً بر آموزشگاههای خصوصی نظارت می کند ، از صنف هم که فقط اسم آن هست و ظاهراً اهمیت یادی به آن داده نمی شود و همه اینها را درکنار عدم وجود نظام معلمی که بگذارید ، متوجه می شوید که چرا تا به این حد وضعیت مالی معلمان امروزی اسفناک شده است . البته در این بین این هم که صندوق ذخیره فرهنگیان با کمال قباحت اعلام می کند که اولویت اول این صندوق به جای رفاه معلمان ، سودآوری است هم مایه شرمساری است اما در اینجا قصد پرداختن به آن را نداریم .

وجود نظام معلمی سبب می شود که معلمان دارای صلاحیت از بقیه متمایز شده و بتوانند کار آزاد داشته باشند ، درست مشابه نظام مهندسی . البته در این بین باید به طور جدی جلوی تدریس غیر متخصصین در آموزشگاهها هم به طور جدی گرفته شود و اِلا این نظام هم حکایت زیره به کرمان بردن می شود . یقیناً کامندان آموزش و پرورش که لیاقت و صلاحیت آنها در گزینش این وزارتخانه سنجیده شده و به غیر از این سالها تجربه مشاهده دانش آموزان از راه نزدیک را دارند ، اصلح تر از افرادی هستند که با مدرکهای مرتبط و غیر مرتبط و با صرف تبلیغات ، بیشتر برای یافتن مشتری بازار گرمی می کنند تا امر مقدس راهنمایی و مشاوره !

چنانچه دغدغه اصلی برنامه ­ریزان و مدیران نظام آموزشی مبتنی بر تحقق بالنسبه اهداف و برنامه­ ها باشد، باید گفت که بر طبق تئوری­ های نوین مدیریت آموزشی و به اعتقاد صاحب نظران تعلیم و تربیت،بهترین سیاست­های آموزشی و برنامه ­های درسی زمانی تحقق مطلوب می­یابند که با اراده قلبی و همکاری متعهدانه معلمین و سایر بازیگران آموزشی در مدارس همراه گردد و طبیعی است که یکی از کانال­ های همسویی معلمین به عنوان مجریان عملی سیاست­ ها و برنامه ­های تربیتی، دخالت دادن آراء و نظرات آن­ها در تدوین برنامه­ های کلان آموزشی و درسی و سایر تصمیم ­سازی ­های ذی نفعانه می ­باشد و لذا ایجاد تعهد اخلاقی و عملی نسبت به مسئولیت­ پذیری برای تحقق کامل اهداف و برنامه ­ها و نیز پرهیز از مقاومت در برابر تحولات بنیادین از ضروریات است و این زمانی میسر است که قشر فرهنگی جامعه در چارچوب نهاد صنفی و حرفه ­ای همتراز خویش، بیش از این خود را شریک برنامه ­ها و ملزم به تحقق آن­ها بداند و این خود مزید بر دلایلی است که بایستی مسئولین و سیاست گذاران در ایجاد نظام صنفی معلمین بیشتر وجهه همت خود قرار دهند.

در سالهای اخیر در نظام آموزشی کشور با ارتقای دانش، مهارت و سطح تحصیلات معلمین و همچنین بهبود نظام تربیت معلم( به طور مثال تبدیل آن به دانشگاه فرهنگیان) ، حیطه کاری تعلیم و تربیت در حوزه های مختلفی همچون: تدریس، مدیریت، نظارت، مشاوره و… در مسیر حرفه­ ای شدن گام گذاشته و بِعد حرفه ­ای را بر سایر ابعاد معنوی، عاطفی، مهارتی  هنری و فنی کار معلم افزوده است. برای مثال همان قدر که عمل تربیتی یک معلم در کلاس درس باید آمیخته به اخلاق، عشق و هنر معلمی باشد به همان اندازه نیز باید از ظرافت­ ها و شایستگی­ های حرفه­ ای در عمل تدریس و تعلیم به منظور کارآمدی و اثربخشی برآیند تلاش­ ها برخوردار باشد تا به عنوان یک معلم حرفه ­ای کارآمد نمود یابد. لذا جای هیچ گونه تردیدی نیست که داشتن نگاه حرفه­ای به کار معلم حدالامکان با هدف تامین انتظارات نظام آموزشی از کارآمدی معلمان و تسریع تحقق اهداف کلان باید بخشی از رویکرد سیاست گذاران نظام آموزشی در تشکیل نظام معلمی باشد.

در پایان به عنوان یک دبیر فیزیک ، چند معیارهای تجربی را برای تأسیس این سندیکا به عنوان نظارت و سنجش حرفه‌ای معلمان بر معلمان بیان می کنم :

الف) برگزاری آزمون علمی تخصصی : مشابه آن چه که در نظام مهندسی اتفاق می افتد. در این آزمون ، مهارتهای تخصصی و کاربردی سنجیده می شوند نه معدل دانشگاهی چرا که در حال حاضر هزاران دانشگاه سطح کشور با استانداردهای علمی متفاوتی دانشجو ترخیص می کنند. جدای از این متأسفانه امروزه دروس دانشگاهی اکثراً غیر تخصصی و غیر کاربردی هستند.

ب) طبقه بندی درجات : یعنی دبیران به چند سطح تقسیم شده و هر کدام به اقتضای توانایی سنجیده شده در این نظام ، اجازه داشته باشند  مقدار خاصی و یا مقطع خاصی تدریس کنند .

ج) توجه ویژه به کارمندان آموزش و پرورش به مثابه نیروی متخصص : باید امتیاز ویژه ای به این عزیزان اعطا شود چرا که نسبت به دیگران در پذیرفته شدن از صافی گزینش بهتر عمل کرده اند . به غیر این تجارب ارزنده ای نیز در امر تعلیم و تربیت دارند .

د) نظارت جدی بر تعداد ساعتهای تدریس : این عامل برای جلوگیری از کار بیش از حد معلمان است که بر کیفیت آنان اثر سوء می گذارد . الآن متأسفانه به وفور یافت می شود .

و) نرخ گذاری ارزش مالی ساعات تدریس : اگر بند «ب» که پیشتر اشاره رفت ، به درستی اجرا شود ، آنگاه دبیران با تخصص بالاتر دریافتی مالی بالاتری نیز خواهند داشت و این در نوع خودش روشی درست برای تشویق دبیران به ارتقاء سطح دانش مهارتی خود است .

هـ) گرفتن ذره بین بر روی مؤسسات آموزشی آزاد : یکی از مشکلات بد جامعه حال حاضر ما ، عدم وجود نظارت راهبردی بر مؤسسات آموزشی خصوصی علی رغم تلاش آموزش و پرورش برای این کار است .

یـ) توجه به دموکراتیک بودن روند انتخاب مسئولان “نظام معلمی” : یک ایراد دیگر که مانع از قدرتمندی و دفاع از حقوق صنفی معلمان شده است ، عدم اعتماد به نهادهای مشابه است که امیدواریم این نظام با نهایت درجه ای از دموکراسیزاسیون ایجاد شود .

در پایان لازم است اشاره کنم که از منظر بین المللی کشورهای هندوستان، فیلیپین، آلمان، ژاپن در زمره کشورهایی هستند که به نوعی اجرای طرح صلاحیت های حرفه ای معلمان را در دستور کار دارند و امید است که کشور ما نیز با توسعه و تحول اصولی آموزش و پرورش ، گام بلندی در راستای تبدیل به یک کشور توسعه یافته بردارد .

 

با تقدیم احترام

 

سروش نوید – دبیر فیزیک آموزش و پرورش ناحیه 2 شهرستان کرمانشاه