«سلام» نام پروردگار من است که بهشت را آفرید...


پس از بازنشستگی از انجمن ، بنا بر درخواست رسمی کادر مدیریت انجمن ، برای سومین نسخه رادیو طنین نیز دست به قلم شدم . مطلب حاضر ، حاصل تنظیم و بازنویسی مکالمه خیالی دو تن از اعضای ارشد انجمن جدید (سرکار خانم مـ م ، دبیر جدید انجمن و سرکار خانم مـ ق از اعضای هیئت رئیسه انجمن) است که البته مثل همیشه نکاتی به زبان طنز را در خود نهفته دارد . البته با توجه به انفکاک فعالیت علمی دو پردیس بعد از پایان مدیریت خودم ، این متن بیشتر جهت انتشار در یک محیط دخترانه و از بان متن از زبان خانم ق نگاشته شده .  این شما و این هم آخرین طنز به قلم من در دانشگاه فرهنگیان که در سومین نسخه رادیو طنین انتشار یافته است:



***

بچه های عزیز سلام !

امیدوارم حالتون خوب باشه و بعد از فراغت بال از رد کردن خیل عظیم خواستگاراتون (ما که ندیدیم!!!) وقت داشته باشین که با هم چند دقیقه اختلاط کنیم . این تن بمیره خیلی پکرم ! اگــه روایسادین و مطلبمو خوندین که خوندین اگــه نــه بــاز هــمـدیـگـرو مـیبـیـنـم بـالـاخـره یـه جـوری مـیـشـه دیـگـه...اونـوقـت مـن مـیـمـونـم و تـو یـه ضـامن دار انـقــدی! (چه قدر این تیکه شبیه فیلمهای بهروز وثوق اینا شد! دوستان از من می شنوین قبل از نوشتن مطالب طنز از این فیلما نبینین)

خب داستان ما از اینجا شروع شد که یه روز صبح که در زندان (به قول بعضی ها خوابگاه) چشممو باز کردم ، ناگهان متوجه شدم که ای دل غافل ! من چرا تا حالا به مسابقه علمی بهبود دقت نکرده بودم ؟! از کجا اومده چه جوری میشه انجامش داد و خیلی سؤالای دیگه . این شد که این مطلب رو نوشتم . اولش که ایده مو برای مهسا جون اینا (همون کلاغه که عین میگ میگ همش این ور و اونور می دوئه دیگه !بازم نفهمیدین ؟ بابا مـ خودمون) گفتم ، یهم گفت مائده عزیزم سؤالای تو مثل سؤالای نیوتونه خوشگلم . فقط فرقت اینه که طاهراً یه چیزی گنده تر از سیب توی سرت خورده!

ولی خب از اونجایی که من پررو تر از این حرفام دست از تلاش بر نداشتم و پیش خیلی ها رفتم .خلاصه بعد از کلی مصاحبه و مشاوره و مباحثه (و کلی کار دیگه که همگی هم بر وزن مفاعله بودن!!!!) تصمیم گرفتیم طرز تهیه بهبود رو توی کتاب آشپزی (!) انجمن بیاریم . 

طرز تهیه مسابقه شریفه The Best Tactical & Technical Teaching & Examination یا همون «Better Competition» که البته توی اسمش یه دونه T زیاد و یه دونه R کم داره!!

مواد و لوازم مورد نیاز جهت تهیه ی یک بهبود آبرومند عبارتند از:

0. یک عدد واحد استانی به منظور ایجاد اختلال در  روال اداری(!) برای شکاندن شاخ غول (دریافت مجوز) 

1. یک جفت پای ملبس به کفش های فولادین جهت دویدن از اتاقی به اتاق دیگر در واحد های پرادیس و پرادسه استانی3 جهت دریافت گزینه ی مذکور از روی میز

2. یک عدد حنجره ی قوی منقش به چانه ای پر حرارت(درحد کویر لوت) جهت یک سری مباحثه های غیر عاشقانه (!) ، چانه زدن و همسو کردن نظر مسئولین

3.تعدادی عضو نگون بخت و مازوخیست4 انجمن که در تست دوی سرعت و ماراتون (جهت دوندگی دنبال کارهای بهبود) از بولت پیشی گرفته اند

4.تعدادی موش آزمایشگاهی یا همان دانش آموزان آینده ساز (آینده سوز درسته تره ها!!!) با انگیزه مقدس (!!!)  پیچاندن درس و مدرسه جهت تماشا از نزدیک

5.تعدادی تماشاگر یا دانشجوی علاف با هدف والا(اکثراً از علاوم تربتیه5) تا هر از چند گاهی به عنوان آنتراکت میان بحث های علمی(!) شان به تماشا از راه دور افراد 4 و 7 بپردازند

6.تیم داوران متشکل از اساتید محترم و دلاور پرادیس و پرادسه دانشگاه فرهنگیان 

7. تعدادی فلک زده ی لرزان مضطرب (اصولا دختر) تحت عنوان شرکت کننده ی منتخب

8.تعدادی مدعو که عموما اسمی در کرده اند

9.خاک به مقدار لازم ( جهت ریختن بر سر در مواقع ضروری)

10. تعدادی سنگ (برای انداختن جلوی پای برگزارکنندگان یا نازل شدن بر سرشان به صورت خود جوش!)

طرز تهیه:

ابتدا حنجره و کفش های فولادین را ب مقدار کافی تقویت کرده سپس داوطلبان علوم پایه را با استفاده از مورد0 از زیر رادیکال خارج کرده ، محدود به نوادگان اینشتین می کنیم.(همین کاچی هم زیادشان است)

پس از شروع ماراتون کمیته ی برگزاری، و افتتاح بهبود با یک ساعت تاخیر ، تمامی گزینه ها را خوب باهم مخلوط میکنیم.

در طی روند مسابقه ، شاهد رقابت جانانه ی  جوجه دبیران که قبلا از مرحله ی طرح درس6 سربلند(!) بیرون آمده اند میباشیم.

سپس دانش آموزان را با حرارت بسیار کم (در حدی که یخ کنند) روی شعله می گذاریم و اجازه می دهیم خوب تفت بخورند!

حال معضل لفت دادن آشپزخانه(!) ی پردیس را مقابلشان قرار می دهیم.

اگر شوربای به دست آمده لعاب (مدیریت بحران) لازم را داشت ، بسیار خوشمزه و مطبوع خواهد بود و می توان به فکر جوایز نفیس برای افراد برتر بود. در پایان با دادن یک پرس چلوکباب مشتی و هدیه به دانش آموزان در روز اهدای جوایز ، سختی ها را از دلشان در می آوریم . 

 ایده ی اولیه از ذهن جناب دبیر کل اسبق جوشش داشته و البته این که با کمک اعضای ساعی انجمن همت گماشته شده و عملی شده ،  برای ما دانشجو دبیران حاضر در دانشگاهی نوپا جای بسی خرسندی ست . چرا که طلسم سکون و یکنواختی را شکسته است.

به هر صورت ، بهبود مسابقه ایست که دانشجو دبیران ، در آن توانایی های خود در زمینه ی تدریس را محک میزنند . که البته از دیدگاه تماشاگران ، رزمایشی ست با هنرنمایی جوجه دبیران(!) جهت نمایش توانمندی هایشان در تدریس درس خود ( که فعلا در زمینه ی رشته ی قانون های پیچ اندر واپیچ محقق شده) 

در طی روند مسابقه ، کسانی که قبلا از مرحله ی طرح درس6 پیروز(!) بیرون آمده و با هم به رقابت می پردازند.

و اینک شما را به شرکت در سری جدید این چالش دااااااغ دعوت می کنیم.



پاورقی : 

1.از زحمات شیخ بزرگ به طرز وحشتناکی تقدیر می شود !

2.نداریم!

3. پرادیس و پرادسه : برای درک این مطلب به طنز اولین شماره رادیو طنین مراجعه شود لطفاً

4.مازوخیست : کسی که بی خود و بی جهت خود را می آزارد . مثل من که الآن دارم برای خوش باشد و خنده شما خواننده چشم درآمده عین ... بالا پائین می پرم . (کوفتتان شود!)

5.علاوم تربتیه: به طنز اولین شماره رادیو طنین مراجعه شود لطفاً

6.طرح درس : مخترعش را نمی دانم کیست. اما برگه ایست که در آن زمانبندی بیان غیرچرندیات(!) در کلاس درس(!) در طول زمانبندی مشخص ، برنامه ریزی میگردد.